هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

تنهایی خود در هوس معجزه ای

سوار تاکسی که می شم با خودم تکرار می کنم«نترسیم اگر تنها بودیم!»صدای ضبط بلند است!

نترسیم اگر تنها شدیم!ضبط دارد با صدای بلند می خواند:غصه نخور؛فدای سرت!

نترسیم اگه آدمهای بزرگ گردن ما رو گرفتن؛فدای سرت من خیلی تنهام!اگه احمق خواندنمون!گفتی چارش سفره!

اگه جلومون رو گرفتن!نمره ی ۲۰ کلاسو نمی خوام!

مپسندید راهی را که پیروان ان بسیارند!عاشقی با قد رعنا نمی خوام!

عامل حرکت ما خیال ماست؛من تو رو می خوام تو رو می خوام....و وای از روزی که خیالاتمان منفی باشد؛دوست دارم قایق سواری رو ولی....

خیلی وقتا تو گرمای زندگی چیزای بزرگی رو از دست می دی!یکی پرسید اگه آخرش نشه!دل باید اسیر بشه!...حتی این خیال زشتو نمی خوام!

یه بخش این آدم بده یا آدم خوبه که از مردم می سازی بر می گرده به روح و دل خودت و من فکر می کنم.....فکر می کنم این نایب همونه که تبلیغشو دیدم؟

اون عادتی که نابودت می کنه رو باید قربونی کنی!بتول خانم به من می گه یادگاری!

وقتی عشق پیدا می شه عقل آزاد تر می شه!فائقه لاغر شده؟

وقتی چشمت قفل شد زیبایی نمی بینی؛بعد نمی تونی قربانی کنی و بعد خیال بر تو غلبه می کنه!این یه رابطه ی دیالکتیکیه! چرا انقدر رنگ و روی فائقه پریده؟

 فکر می کردم دارم بهش وا بسته می شوم!حالا بگذریم از کسانی که به همین دلیل از زندگی ام حذفشان کردم!

دو روز پیش یکی به من گفت چه قدر مزخرف شدی و من گفتم مزخرفم کردین و او گفت بودی!و من گفتم باشه!

می گویند مزخرف شده ام چون دیگر حوصله و توان شنیدن حرف هایی را ندارم که خودشان به آن ذره ای اعتقاد ندارند!

کاش برای یک بار هم که شده فکر می کردند کسی غیر خودشان هم ممکن است آدم باشد؛فقط ممکن است!

 

پ.ن:۱-من گفتم چشمانم هم دیگر آبرویم را نمی ریزند اما نمی دانم ........ از کجا فهمید!

۲-این باران ......من دوباره به آسمان نگاه کردم!

تست خواب

تست خواب

آیا می دانید طرز خوابیدن شما نشان دهنده ی شخصیت شماست؟

 جهت پی بردن به شخصیت درونی خود ، با توجه به طرز خوابیدنتان به روی یکی از عکس های زیر کلیک کنید.

 

   

شکوه

شَهدِ شکوفه‌ی من؛ خوش‌به حال اونی که اجازه‌ی نوشیدنش رو داشته باشه.

***

ظهر بود و هوا گرم، از پنجره‌ی اتاقم به شکوفه‌هام نگاه می‌کردم.
شکوه نحیفم رو دیدم که از گرما داشت تلف می‌شد، دلم آتیش گرفت.
دویدم بیرون، هرچی اصرار کردم نیومد تو خونه.
دیگه طاقت نیووردم دستشو گرفتم و کشیدم! اون خودشو سفت به بقیه
چسبونده بود، انقدر کشیدم تا دردش گرفت، گریه کرد، دلم شکست،
آتیش ِ دلم گُر گرفت به جونم.
من مُردم، شکوه نحیفم دست یکی دیگه رو گرفت و رفت...
اون رفت که خوشبخت شه.
اون رفت...
منم رفتم با دلی پر از آرزوهای عقده شده.

***

پیشش نشسته بودم، می‌گفتیم و می‌خندیدیم. زبون دروورد برام.
چهره‌ی زبون درووردش رو هیچ‌وقت یادم نمیره. عکس نمیده بهم.
نمیدونم چرا هرکی رو خیلی دوست دارم به همون اندازه که من
دوسش دارم اون منو دوست نداره. یه عکس، برای وقتی دارم از
دلتنگی خفه میشم!! شایدم براش مهم نیست خفه بشم یا نشم.
شاید فکر می‌کنه...
اخلاق شکوه خوشگلم، همون که از اون درخت پر از شکوفه به
چشم می‌خوره رو میگم، خیلی خوبه. منم که لایق اون نیستم.
اون همیشه.... (پشیمون شدم نمیگم)

طالع بینی حروف

 
طالع بینی حروف
 
 طالع بینی انسانها و شناخت خصیت آنها از روی حرف اول اسم آنان !!!
توجه : در این روش به دلیل وجود نداشتن حروف "گ.پ.چ.ژ"باید به جای این حروف معادل فارسی آنما را قرار دهید .مثال : (ژچ گ)      (پ)
الف:خوش اخلاق و خوش رفتار و در باطن میانه رو و با همه ملاحظه کند و خونگرم میباشد و با همه کس زود صمیمی میشود ودر زندگی در جنگ و جدال و گفتگو به سر میبرد و پیراهن سیاه بر او نامبارک می باشد و محنت بسیار می کشد و هر چه را طلب کند زود بیابد و مریضی وی همیشه در باد قولنج گردن وپهلو می باشد.
ب :فردی خوش قیافه و زیبا وبا محبت و رفیق باز و همیشه مغرور و جیب او خالی و قدر مال دنیا را نداند.
ج : فردی باشد زیبا و خوش اخلاق وبا محبت و او همیشه از مریضی شکم رنج میبرد و این مریضی هر چند وقت یکبار اشکار میشود و دو وجه دارد یا سیاه چهره و قوی استخوان یا سفید پوست و بزرگ اندام و همیشه سرگردان واشفته می باشد و از کار خود حیران است
د:او فردی با دیانت و پر فکر وبشاش و زیبا چهره و جنگجو است و قدر مال دنیا را نمی داند و همیشه در حال ترقی می باشد
ه : او فردی است که همیشه اطرا فیان را امر ونهی کند و زیبا چهره وتند خو و اتشی مزاج و طبع او گرم میباشد
و: فردی است که همیشه به دیگران کمک می کند و گاهی مغرور میشود و زبان بد پشت سر او باشد و دیگران بدی او را میگویند
ز: زیبا و خوش اخلاق و با محبت و خونگرم و در هر کاری مقرراتی است و در زندگی برای او سحری می کنند و در زندگی شکست بزرگی می خورد و همیشه از درد سر و زانو در عذاب میباشد و نسبت به زندگی دلسرد می گردد و حیران و سر گردان میشود
ت: او فردی است خوش جهره و خوش اخلاق کم خواب و هرگاه مرتکب گناه میشود سریع توبه میکند و اگر دل کسی را برنجاند بسیار نگران و در پی ان است که دلجویی کند و همیشه احساس تنهایی عجیبی در خود دارد
ث: فردی است ثابت قدم و پر اراده و در هر کاری ثابت قدم می باشد خوش اخلاق و پر عقل است و پیشانی او پهن میباشد و در زندگی هرگز محتاج نخواهد شد
ح: او فردی زیبا و خوش اخلاق و حق گو و کینه ای و حرف را در دل نگه دارد و همیشه در بحث و جدل وجنگ به سر میبرد
خ: فردی است زیبا چهره با چشمانی درشت با محبت و مقرراتی و هر چه سعی میکند رزقش بسیار شود موفق نمی شود و او فردی است عشقی و تنبل و کاهل در کارها و باید این کار را ترک کند تا در زندگی موفق و سر بلند شود
ر: او فردی است خوش اخلاق میانه رو و اتشی و همیشه اطرافیان در پشت سر او بد گویی کنند و او فردی است طمعکار و زیبا چهره وخوش گذران و اگر ایمان خود را حفظ کند به هر مقام و منزلتی که بخواهد میرسد و دست او همیشه از پول دنیا تهی است
س : او فردی میباشد پر استعداد و با ذوق و سلیقه و همیشه بهترین اجناس را انتخاب می کند و بسیار مغرور ومتکبر میباشد و هر کاری که میل داشت انجام میدهد و با اطرافیان خود در نزاع و لجبازی بسر میبرد فردی باشد اتشی مزاج و همیشه در چشم اهل واعیان پر هیبت به چشم میاید
ش: او فردی است مشفق ومهربان و جنگجو و عصبانی و خونگرم و زبان او تلخ است و هر چه در دنیا به او ضرر برسد از دست و زبان خود میخورد و اگر زبان خود را نگه دارد از بلا محفوظ میماند و بسیار لجباز است
ص : فردی است حرف شنو و دهن بین و هرکس هر حرفی را با او در میان بگذارد سریع باور میکند نترس و خشن و خوش اخلاق و با محبت و همیشه در حال ترقی و فکر میباشد
ض : او فردی است خوش اخلاق و زیرک ودانا وکینه توز و همیشه نگرانی خود را در ظاهر بروز نمیدهد و پیشانی او پهن است و کمان ابرو دارد و در کارها بسیار دقیق میباشد و هرگز یاد خدا را فراموش نمی کند و به دنبال هر کار زشتی توبه می کند و فردی زرنگ است
ط :او فردی است پاک و خوش اخلاق و عشقی و خوش گذران و خو نگرم و پیراهن سیاه براو خوشایند نیست و دوستی بسیار میکند
ظ : او فردی است که ظاهر و باطنش یکی است و خشک ومقرراتی میباشد و اطرافیان پشت سر او بد گویی کنند و قدر مال دنیا را نداند و در سینه و اعضا خالی دارد که نشان اقبال است و دنبال دوست رود و خواهان ان است که با دوستان تفریح کند
ع:او فردی باشد بلند مرتبه و پر گذشت و خوش اخلاق و بخشنده و مقرراتی وخشک و او هرگز قدر مال دنیا را نمیداند و در دوستی با دیگران پاینده و متعصب و در اول زندگی رنج بسیار کشد و قدر مال دنیا را نداند
غ: زیبا چهره با گذشت و خشک و مقرراتی و احساس نا امیدی کند در فکر میرود و به گذشته واینده خود می اندیشد دانا وعالم است و زندگی را با صلح وصداقت دوست دارد
ف : او فردی است اتش مزاج و تند خو و جاهل و زیبا چهره و جنگ جو و خون گرم و نترس از ناحیه هر چند وقت یک بار مریض و رنج میکشد و در زندگی چند بار شکست میخورد ولی در اینده به مقام و منزلت خوبی میرسد
ق: فردی است قادر وتوانا و زیرک و دانا و در هر کاری نقشه بسیار میکشد و موفق میشود هم زیباست و هم خوش اخلاق و فردی است خوش گذران و قدر مال دنیا را نداند و گاه گاهی با ملایمت و یا خصومت برخورد میکند
ک: او فردی است زیبا وخوش اخلاق و زیرک و دانا و زیرک و خشک و مقرراتی و زبان او تلخ است و همیشه دیگران از زبان او در عذاب میباشند با یک کلمه حرف دیگران را برنجاند و همیشه در حال ترقی و فعالیت باشد
ل: فردی است زیبا چهره و خوش اخلاق و یکدنده و همیشه جدایی اختیار کند و غرور خاصی دارد قدر مال دنیا را نمی داند و همیشه متعصب اطرا فیان نزدیک خود میباشد
م : خوش اخلاق و با محبت و خون گرم ونترس و همیشه اطرافیان پشت سرش بد گویی کنند و در روبرو از او تعریف و تمجید کنند او فردی باشد خوش چهره و چشمان درشتی دارد و در کارهای خود همیشه کاهلی دارد و زود عصبانی میشود و سریع خاموش میشود عشقی میباشد و در تمام کارها تقاضای کمک کند
ن: او فردی است زیبا و خوش اخلاق و کینه توز و دم دمی مزاج میباشد گاهی اوقات بسیار خوب و گاهی اوقات بسیار بد و مقرراتی وخشک میشود همچون قاضی میباشد ودر حقوق خود ودیگران به میزان برخورد کند
ی :او فردی است پر فکر وزیبا و با هر کس در افتد بر او غالب گردد دم دمی مزاج میباشد و گاهی بسیار خوب و گاهی بسیار خشک و مقرراتی است او فردی است چهار شانه و از مریضی شکم گاه گاهی رنج میبرد

جرم عاشقی


چشمهایم را بستم.صدایی شنیدم به راه افتادم .جاده تاریک بود شاید هم روشن بود و من تاریک بودم.خدایااین تاریکی و


ظلمات از کجا بود...از من یا آسمان..وحشت تمام مسیر را گرفته بود..صدای موحش در لابه لای شاخه های درختان می

پیچید....با پاهای برهنه براه افتادم..صدای پرنده ای مانند جغد در گوشم می پیچید نفسهایم به شماره افتادهبود ..من

کجا میرفتم ..چه کسی مرا فرا می خواند ..ناگهان ترکه یدرختی به بازوم خراش بزرگی کشید...آه از نهادم بلند شد..کسی

دستم را کرفت..نگاه کردم چهره اش در سیاهی فرو رفته بود..تکه ای از شاخه را که در دستم فرو رفته بود بیرون

کشید..فریاد کشیدم اما او به آرامی گفت همراهم بیا..بی دلیل به دنبالش رفتم..این بار به خودم آمدم پرسیدم شما

کیستین صدایش رسا بود ..یه غریبه یه مسافر برای تو چه فرقی می کنه..گفتم اینجا کجاست...خندید بلند خندید..جایی

بین بهشت و جهنم...راست گفت یا دروغ از شنیدنش حالم بد شد..چه می گفت..آرام گفت ترسیدی؟...همه اول می

ترسن...چیزی نیست دو راهه یا بهشت یا جهنم...حق طلبانه فریاد زدم :چرا جرمم چیست؟...لبخندی زد و گفت از کجا

می دونی جهنمی هستی؟..عاجزانه گفتم پس تکلیفم چیست.حرفی نزد ..با ز هم رفتیم به دو اهی رسیدیم هوا

گرگ و میش شده بود صدای آب می آمد...ناگهان همه جا روشن شد...درآن همه نور تنها یک برگه مهر شده دیدم

...دوباره همه جا تاریک شد ..برگه را به دستم داد ...نوری عجیب برگه را فرا گرفت..مهر جهنم..چرا جهنم؟...محکوم به

چی هستم ..جرمم چیست؟زیر برگه نوشته بود به جرم عاشقی..در سراب اشکهایم ترا دیدم ترا دیدم که آرام به

سویم آمدی تویی که ترکم کردی و من در انده از دست دادنت سالها گریستم ترا دیدم که شانه به شانه رقیب می رفتی

و بعد از رفتنت گوری ساختم برای خودم و هر روز برایت گریستم..ترا دیدم که می خندیدی صدایت را شنیدم که می

گفتی اشتباه کردی..گفتم دوستت دارم .گفتی ولی من نه..گفتم به پایت من نشینم تا ابد گفتی بی فایده

است...گفتم عشقم؟..گفتی کشک...گفتی خستم...تو رفتی ..ومن سالهاست که جرمم عاشقیست...