هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

پیرمرد و جوان ...

مرد جوون : ببخشین آقا ، می تونم بپرسم ساعت چنده ؟

پیرمرد : معلومه که نه !

جوون : ولی چرا ؟ ! مثلا" اگه ساعت رو به من بگی چی از دست میدی ؟ !

پیرمرد : ممکنه ضرر کنم اگه ساعت رو به تو بگم !

جوون : میشه بگی چطور همچین چیزی ممکنه ؟ !

پیرمرد : ببین ... اگه من ساعت رو به تو بگم ، ممکنه تو تشکر کنی و فردا هم بخوای دوباره ساعت رو از من بپرسی !

جوون : کاملا" امکانش هست !

پیرمرد : ممکنه ما دو سه بار دیگه هم همدیگه رو ملاقات کنیم و تو اسم و آدرس من رو بپرسی !

جوون : کاملا" امکان داره !

پیرمرد : یه روز ممکنه تو بیای به خونه ی من و بگی که فقط داشتی از اینجا رد میشدی و اومدی که یه سر به من بزنی! بعد من ممکنه از روی تعارف تو رو به یه فنجون چایی دعوت کنم ! بعد از این دعوت من ، ممکنه تو بازم برای خوردن چایی بیای خونه ی من و بپرسی که این چایی رو کی درست کرده ؟ !

جوون : ممکنه !

پیرمرد : بعد من بهت میگم که این چایی رو دخترم درست کرده ! بعد من مجبور میشم دختر خوشگل و جوونم رو بهت معرفی کنم و تو هم دختر من رو می پسندی !

جوون : لبخند میزنه !

پیرمرد : بعد تو سعی می کنی که بارها و بارها دختر من رو ملاقات کنی ! ممکنه دختر من رو به سینما دعوت کنی و با همدیگه بیرون برید !

جوون : لبخند میزنه !

پیرمرد : بعد ممکنه دختر من کم کم از تو خوشش بیاد و چشم انتظار تو بشه ! بعد از ملاقاتهای متوالی ، تو عاشق دختر من میشی و بهش پیشنهاد ازدواج می کنی !

جوون : لبخند میزنه !

پیرمرد : بعد از یه مدت ، یه روز شما دو تا میاین پیش من و از عشقتون برای من تعریف می کنین و از من اجازه برای ازدواج میخواین !

جوون در حال لبخند : اوه بله !

پیرمرد با عصبانیت : مردک ابله ! من هیچوقت دخترم رو به ازدواج یکی مثل تو که حتی یه ساعت مچی هم از خودش نداره در نمیارم ! ! !

آتش امید

تنها بازمانده‌ یک  کشتی شکسته به جزیره ای کوچک و خالی از سکنه افتاد.

او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد. اگر چه هر روز افق را به دنبال یاری رسانی از نظر می گذراند اما کسی نمی آمد.

سر انجام هنگامیکه از رسیدن هر یاری رسانی نا امید شد ، از تخته پاره های باقیمانده از کشتی برای خود کلبه ای ساخت.

 اما روزی که برای جستجوی غذا بیرون رفته بود ، به هنگام برگشتن دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به سوی آسمان می رود.

متاسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود.

از شدت خشم و اندوه در جا خشکش زد. فریاد زد: "خدایا تو چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟"

صبح روز بعد با بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید.

کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته از نجات دهندگانش پرسید:

"شما ها از کجا فهمیدید من در اینجا هستم؟"

آنها جواب دادند:

" ما متوجه علایمی که با دود می دادی شدیم."

 

وقتی اوضاع خراب می شود نا امید شدن آسان است.

ولی نباید دلمان را ببازیم ' چون حتی در میان درد و رنج ' دست خدا در کار و زندگی مان است.

عشق ... !!!

۱-عشق ازدیدگاه حاج آقا:

استغفرا...باز از این حرف های بی ناموسی زدی!

جمله عاشقانه:

خداوند همه جوان ها را به راه راست هدایت کند.

۲-عشق از دیدگاه  دختر حاج آقا:

آه،میشه بدون اینکه بابام بفهمه،عاشق بشم؟

جمله عاشقانه:ندارد. 

۳-عشق ازدیدگاه بقال سر کوچه:

والا دوره ما عشق،مشغ،نبود.ننمون رفت،این سکینه خانوم رو واسمون گرفت.

جمله عاشقانه:

 سکینه،شام چی داریم؟

۴-عشق ازدیدگاه اصغرکاردی (در زندان):

مرامتو عشقه....عشقی.

جمله عاشقانه:

 چاقو خوردتیم....لوتی.

۵-عشق ازدیدگاه یه دخترمدیوم کلاس و کمی بی غم:

آه عزیزم کاش الان پیشم بودی و سرمو می ذاشتم رو شونه هات.دلم برات تنگ شده.

 جمله عاشقانه:

 دوستت دارم عزیزم.

۶-عشق ازدیدگاه مادر بزرگم:

از این حرفای بد نزن.این دختر اقدس خانوم بد نیست.دختر با کمالاتیه.تحصیل کرده هم هست.

جمله عاشقانه:

پاشو بریم خواستگاری.

۷-عشق ازدیدگاه .......خودتون می دونید.

عزیزم،تو که عاشقمی چرا هزینه عمل دماغم رو نمیدی؟

جمله عاشقانه:

عزیزم برام پژو میخری؟راستی دوستت دارم. 

۸-عشق از دیدگاه کسی که بار اولشه عاشق می شه:

عزیزم بدون تو حتی یه لحظه هم نمی تونم زندگی کنم.

جمله عاشقانه:

عزیزم فدات شم خیلی دوستت دارم.

 ۹-عشق از دیدگاه کسی که بار اولش نیست عاشق می شه:

عزیزم باور کن شب ها به یاد تو پای برهنه می خوابم.

جمله عاشقانه:

عزیزم دیرم شده باید برم.

۱۰-عشق از دیدگاه بعضی ها:

آه خدایا یعنی می شه بیاد خواستگاریم؟

جمله عاشقانه:

یا شابدالعظیم 1000 تومن نذرت اگه بیاد خواستگاریم.

۱۱-عشق از دیدگاه ارازل و اوباش:

برو بابا دلت خوشه!عشق مشخ سیخی چند؟

جمله عاشقانه:

خانم بیا بالا خوش می گذره.  

 ۱۲-عشق از دیدگاه بابا ها:

آخه عشق واست نون و آب میشه؟بگو پدرش چی کارست؟

جمله عاشقانه:

برو دختر حاج آقا رو بگیر.

۱۳-عشق از دیدگاه مادر ها:

وا.مگه تو امسال کنکور نداری؟مگه تو امسال فلان نداری؟عشق باشه واسه بعد.

جمله عاشقانه:

 باشه واسه بعد......

۱۴-عشق از دیدگاه کسی که درعشق شکست خورده:

عشق یعنی کشک.

جمله عاشقانه:برو کشکتو بساب.   

عشق از نظر شما چیه؟

*** به نظر من؟ دیگه از مد افتاده

آلبوم حمید عسکری ( کما )

تلافی         جدید 

 

  1. قسمت( کیفیت 64 )                    (برای دوست کوچولوی من )
  2. دلم گرفته ( کیفیت 64 )                 
  3. بارون ( کیفیت 64 )                       
  4. خاطره  ( کیفیت 64 )                      
  5. سنگ غرور ( کیفیت 64 )               
  6.  طعمه ( کیفیت 64 )                         (برای دوست کوچولوی من )
  7. باورم  ( کیفیت 64 )                      

 

برای دوست کوچولوی من ...

با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو

باشد که خستگی بشود شرمسار تو

در دفتر همیشه ی من ثبت می شود

این لحظه ها عزیزترین یادگار تو

تا دست هیچ کس نرسد تا ابد به من

می خواستم که گم بشوم در حسار تو

احساس می کنم که جدایم نموده اند

همچون شهاب سوخته ای از مدار تو

آن کوپه ی تهی منم آری که مانده ام

خالی تر از همیشه و در انتظار تو

این سوت آخر است و غریبانه می رود

تنهاترین مسافر تو از دیار تو

هر چند مثل آینه هر لحظه فاش تو

هشدار می دهد به خزانم بهار تو

اما در این زمانه عسرت٬  مس مرا

ترسم که اشتباه بسنجد عیار تو