هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

اعتیاد بله ؟ نه ؟

دانشجوی سرشناس رشته ی حقوق : بنده به علت نادیده گرفتن حقوق در کشور به سمت این مواد گرویده شدم.

دانشجوی اقتصاد : مشکلات اقتصادی چنان بر دوشم بود که برای کم کردن بار آن دست در چنگال آن نهادم.

دانشجوی مدیریت : بنده در خانواده ای بزرگ شدم، که پدر و مادر توانایی اداره ی زندگی را نداشتند.

دانشجوی برق : متاسفانه قطعی بیش از اندازه برق در این مدت و تاریکی ما را به اعتیاد کشاند.

دانشجوی ادبیات : رفتار نا مناسب خیام و دیگر علما و اساتید برای ما نقش الگوی نا مناسبی را ایفا می کرد.

دانشجوی علوم سیاسی : احزاب مختلف در رقابت با هم حتی دست به معتاد کردن من نیز زدند..

دانشجوی ورودی جدید : تا پامون رو گذاشتیم، دانشگاه گفتن بیا اینو بزن شارژ شی! نا آگاهی آقا !

دانشجوی مترجمی زبان : وقتی می دیدیم تو خارج از کشور راحت مواد می زنن و کسی کاری نداره، تصمیم گرفتیم تجربه کنیم. نمی دونستیم که مواد اینجا نامرغوبه !

دانشجوی بازیگری و سینما : بهم پیشنهاد داده بودن نقش یه معتاد رو بازی کنم، باید انس می گرفتم. قاطی معتادا که شدم دیگه موندگار شدم.

دانشجوی طراحی : طرحی از چنگال اعتیاد برای این همایش کشیدم و همان چنگال از نقاشی اومد بیرون و منو در بر گرفت ( توهم فانتزی )

دانشجوی گرافیک : این مواد در رنگ های مختلف چنان جذب کننده بود که گویی از آسمان آمده.

دانشجوی کامپیوتر : شباهت واژه crack  در کامپیتور و کراک در مواد مخدر باعث شد تا ناخواسته به این راه کشیده شوم.

دانشجوی حسابداری : وقتی حساب های بانکی بنده به صورت چشم گیری رشد کرد برای تفریح دست به خرج کردن این پول ها در راه مواد کردم و اکنون با هم بی حساب شده ایم.

دانشجوی موسیقی : فیلم های نامناسبی همچون علی سنتوری باعث گمراه کردن بنده شد.

دانشجوی فلسفه : گفتند راهی یافتیم بسیار راحت تر از مراقبه و مکاشفه  ! لامذهب تا زدیم رفتیم به عرش کبریا !

دانشجوی ترم آخر : بسوزه پدر عشق و بی پولی !

و ...

در پایان این همایش پس از یک سخنرانی مفید همه ی دانشجویان ابراز تحول کردند و تصمیم به ترک گرفتند. این چنین که یاد گذشته ننگین خود افتاند و خواستند تا با دادن پیام هایی مردم را آگاه و هوشیار کنند.

دانشجوی سرشناس رشته ی حقوق : وقتی حقوق بنده کم است از کجا خرج مواد بیاورم، پس ترک می کنم.

دانشجوی اقتصاد : مشکلات اقتصادی با کشیدن چیز بد تر هم می شود.

دانشجوی مدیریت : بنده می خواهم ترک کنم تا خانواده ی آینده ی خود را به درستی اداره کنم.

دانشجوی برق : در هنگام قطع برق دیگر از پیک – نیک و گاز استفاده نمی کنم.

دانشجوی ادبیات : سعی می کنم به جای مواد زین پس خجالت بکشم.

دانشجوی علوم سیاسی : آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.

دانشجوی ورودی جدید : من تحت تاثیر این همایش دیگر نمی کشم.

دانشجوی مترجمی زبان : ترجمه کردن زبان انگلیشی شخت است ولی شختر تر اژ آن شنیدن ژبان یک معتاد اشت.

دانشجوی بازیگری و سینما :امید وارم با نقشی که در فیلم اعتیاد هرگز ، زندگی با نرگس، هم خودم و هم دیگران دست از اعتیاد بکشند.

دانشجوی طراحی :طرح چنگال اعتیاد را به طرح چنگال مایع ظرفشویی تاژ تبدیل کنیم.

دانشجوی گرافیک : چند رنگی مواد را نادیده بگیریم، و با خود یک رنگ باشیم. قالی از چند رنگی زیر پا افتاده است.

دانشجوی کامپیوتر : زین پس به جای واژه ی crack  در کامپیوتر از واژه رمز محمدی استفاده کنیم.

دانشجوی حسابداری : حسابم را خرج کردم مواد خریدم، مواد را ترک ( خرج ) خواهم کرد، تا حساب بگیرم.

دانشجوی موسیقی : بیاید به جای اعتیاد آهنگ پاکی بنوازیم.

دانشجوی ترم آخر : بسوزه هر چی مواد و ازین چیزای بده !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد