هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

کوچه ملی ...



هنوز عکسه فردین به دیوارشه

هنوز پرسه تو لاله زار کارشه

 

تو رؤیاش هنوزم بلیط می خره

می گه این چهارشنبه رو می بره

 

تو جیباش بلیطای  بازند گی

روی شونه هاش کوهِ این زند گی

 

حواسش تو سی سالِ پیش گُم شده

دلش زخمی حرفِ مردم شده...

 

سرِ کوچه ملی یه مَرده، یه مرد

که سی سالِ پیش ساعتش یخ زده

نمی دونه دنیا چه رنگی شده،

نمی دونه کی رفته، کی اومده!

 

سرِ کوچه ملی یه مَرده، یه مرد

تو یه پالتوی کهنه ی عهدِ بوق

داره عابرا رو نگاه می کنه

که رد می شن از کوچه های شلوغ...

 

هنوز عکسه فردین به دیوارشه

خراباتی خوندن هنوز کارشه

 

یه عالم ترانه توی سینه ش داره

قدم هاشو تو لاله زار می شماره

 

دلش از تئاترای بسته پُره

چشاش از نگاهای خسته پُره

 

هنوز فکرِ چهارشنبه ی بُردنه.

یه عمره که باختاشو رج می زنه...

 

سرِ کوچه ملی یه مَرده، یه مرد

که سی سالِ پیش ساعتش یخ زده

نمی دونه دنیا چه رنگی شده،

نمی دونه کی رفته، کی اومده!

 

سرِ کوچه ملی یه مَرده، یه مرد

تو یه پالتوی کهنه ی عهدِ بوق

داره عابرا رو نگاه می کنه

که رد می شن از کوچه های شلوغ...

نظرات 1 + ارسال نظر
کلافه سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:05 ب.ظ http://kalafam.blogsky.com/

فونتت خیلی کرست رفیق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد