. . . چون آمدنم به من نبد روز نخست این رفتن بی مراد عزمیست درست؟ برخیز و میان ببند ای ساقی چست که اندوه جهان به می فرو خواهم شست
- فوق لیسانس کامپیوتر
- بگو در دلت را به من ، که سکوت شبانه مرا دیوانه کرده است. بگو درد دلت را به من، که آسمان بی ستاره مرا دلتنگ کرده است. بگو درد دلت را به من ، که شبهای بی مهتاب مرا غمگین کرده است. بگو درد دلت را به من ، که غروب آتشین مرا دلگیر کرده است. بگو درد دلت را به من ، که آواز قناری مرا عاشق کرده است. بگو درد دلت را به من ، که چهره خورشید مرا وابسته کرده است. بگو درد دلت را به من، که شراب عشق مرا مست کرده است. بگو درد دلت را به من ، که لیلی عاشق مرا مجنون کرده است. بگو درد دلت را به من ، که خدایم مرا شرمنده کرده است. بگو درد دلت را به من، که دلم مرا گوشه گیر کرده است. بگو درد دلت را به من ، که دنیای عاشقی مرا سر به زیر کرده است. بگو هر چه دل تنگت خواست بگو! بگو از زندگی ، از دنیا ، از چشمان پر از مهرت بگو! بگو که بغض گلویم چشمان خسته ام را بارانی کرده است.
- موسیقی بیرون رفتن با مرتضی !!!!! البته الان که رفته !! پیتزا هم دوست دارم .