این حق من نبود که اینطور رفتار کنی
از من ستاره های دلم را جدا کنی !
آمد دلت که حرف مرا ناتمام . . . قطع !
حتی ترانه های مرا بی صدا کنی ؟
بد بوده ام ولی نه به اندازه ای که تو،
قدر تمام عاشقی من خطا کنی !
تنها دلیل بودن من عشق تو بود
این حق من نبود که آن را سوا کنی !
در آسمان کوچک خود تک ستاره ای . . .
با تک ستاره ی دل من جابه جا کنی !!
از حق خود گذشته ام اما . . . به من بگو
باید کدام قائله را انتها کنی . . .؟!
عشقم . . . امیدم . . . زندگیم یا تنفسم؟
تا حق دوست داشتنم را ادا کنی !
این حق من نبود . . . اگر تو به من حق دهی هنوز !
هرگز نبوده است که همه خاطرات را فنا کنی !
قلبم چه تند می زند . . . چه تند
انگار وقتش رسیده که با دلم خداحافظی کنی . . .