ازش پرسیدم :
چقدر دوستم داری؟
گفت :
به اندازه شکوفه های بهاری
و چه راست می گفت؛ چون شکوفه های بهاری مهمان
دو روز بودن . . .
********************************
اگه می تونستم تو دنیا یه چیزه دیگه باشم؛ می خواستم اشک
تو باشم که تو چشات متولد شم؛ روی گونه هات زندگی کنم و
روی لبهات بمیرم
********************************
بعد از باران به انتظار رنگین کمان به آسمان می نگرند
ولی من سایه غم و انتظار را مدتها جایگزین رنگین کمان دیدم
آفتاب می خواهم . .
تا باران مرا به رنگین کمان تبدیل کند
من تو را می خواهم . . .
********************************
باران نمی شوم که نگویی
با چه منتی خود را بر شیشه می کوبد تا پنجره را
باز کنم و نیم نگاهی بیندازم
ابر می شوم که از نگرانی یک روز بارانی هر لحظه پنجره را بگشایی و
مرا در آسمان نگاه کنی
********************************
تنهایی من به اندازه یک دریای طوفانی دلگیر است و به اندازه یک کشتی
غرق شده متروک و تنها گاهی ماهی های حادثه به سراغش می آیند؛
گل و لای سکوت بر آن نشسته و دیری نمی پاید که خواهد پوسید؛ آیا
پیدا خواهد شد تور محکمی که تنهایی مرا نجات دهد ؟!
********************************
salam
weblogd khaily ghashangy dary man ke bahash khaily hal kardam
be manam vaght kardy sar bezan bye
سلام عزیزم
خوبی؟
خیلی چیزای قشنگی می نویسیا
راستی، به وبم سر بزن..
تا بعد...