برنده مشکلی بزرگ را انتخاب می کند، و آن را به اجزای کوچکتر تفکیکمیکند، تا حل آن آسان گردد .بازنده مشکلات کوچک را آنچنان به هم می آمیزد، کهدیگر قابل حل شدن نیستند
.برنده می داند که اگر به مردم فرصت داده شود،مهربان خواهند بود .بازنده احساس میکند که اگر به مردم فرصت داده شود، نامهربانخواهند شد
.برنده تمرکز حواس دارد، .بازنده پریشان حواساست
.برنده از اشتباهات خود درس میگیرد .بازنده از ترس مرتکب شدن اشتباه،یادگرفته که اقدام به هیچ کاری نکند
برنده میکوشد تا مردم را هرگز نیازارد،مگر در مواقع نادری که این دل آزاری در راستای یک هدف بزرگ باشد .بازندهنمیخواهد به عمد دیگران را آزار دهد، اما ناخودآگاه همیشه این کار رامیکند
.برنده ثروت اندوزی را وسیله ای برای لذت بردن از زندگی میداند بازنده مال اندوزی را هدف خود قرار میدهد، بنابراین گذشته از میزان انباشتثروت، هیچگاه نمیتواند خود را برنده محسوب کند، و هرگز برنده نمیشود
.برندهنسبت به فضای اطراف خود حساس است .بازنده فقط نسبت به احساسات خود حساساست
.بازنده شکستهای خود را ناشی از، تبعیض یاسیاست می داند برنده ترجیح می دهد که، خود را مسئول شکست هایش بداند، و نهدیگران را ولی وقت زیادی را صرف عیب جویی نمیکند
.بازنده به قضا و قدراعتقاد دارد .برنده معتقد است، ما با کارهای درست و اشتباه خود، سرنوشت خویش راتعیین میکنیم
.بازنده از این که بیش از آنچه می گیرد، بدهد، احساس میکندبازنده است .برنده در چنین موقعیتی احساس میکند که اعتبار خود را برای آیندهتقویت می نماید
بازنده اگر از دیگران عقب به ماند، تندخو و خشن میشود، و اگرجلوتر از دیگران باشد، بی احتیاطی میکند .برنده در هر شرایطی که قرار بگیرد،آرامش و تعادل خود را حفظ میکند
.بازنده از این که خود و یا دیگران به نقایصوی آگاهی یابند، هراسان است برنده میداند که نارسایی های او جزیی از شخصیت وجودیاوست، در حالی که می کوشد تا آثار ناگوار این نقایص را به زداید، هرگز تاثیر آنهارا انکار نمیکند
بازنده هنگامی که از دیگران بدرفتاری میبیند، خشم وناخشنودی خویش را به زبان نمی آورد و زجر می کشد، و با انتقام گرفتن از خود، شرایطبدتری را پدید می آورد برنده در چنین شرایطی آزادانه، رنجش و آزردگی خود را بیاننموده، تخلیه ی احساسی میکند، سپس مساله را به فراموشی می سپارد
بازنده به «استقلال» خود می بالد، در حالیکه به واقع در حال خونسردی است. و به کار گروهی» خودمی بالد، در صورتی که در حال دنباله روی است، و اراده ای از خود ندارد برندهمیداند که کدام تصمیم ها را به طور مستقل بگیرد، و کدام یک را پس از مشورت بادیگران
بازنده نسبت به برندگان حسادت کرده، و دیگر بازندگان را حقیرمیشمارد. برنده داوری او درباره دیگران با توجه به چگونگی استفاده آنان ازتوانایی ها و استعدادهای خودشان است، نه بر مبنای معیارهای موفقیت مادی و دنیوی. وبرای یک «پسربچه واکسی» که کارش را استادانه انجام میدهد، در مقایسه با یک فرصت طلبتمام عیار احترام بیشتری قایل است
امیر
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1385 ساعت 12:27 ب.ظ