الان داشتم یه کتاب روانشناختی می خوندم به نظرم جالب اومد چند قسمتشو براتون بنویسم در قسمت اول می خواهم در مورد مردها بنویسم (قابل توجه خانمها)
مردها برای توانمندی " شایستگی " کارائی و موفقیت ارزش قائل هستند و همیشه در تلاشند حقانیت خود را ثابت کنند.راهنمائی کردن یک مرد در ذهن اواین معنا را تداعی می کند که نمی داند چه باید بکند و یا به تنهائی از عهده انجام کاری بر نمی اید.توجه به این ویژگی به زنها کمک میکند تا بدانند که چرا مردها در برابر راهنمائی شدن تا این اندازه مقاومت میکنند.روی هم رفته وقتی زن بدون درخواست مرد در صدد کمک به او بر می اید نمی داند که تا چه اندازه در نظر ان مرد رفتاری غیر دوستانه کرده است . برای بسیاری از مردها مهم است که ثابت کنند میتوانند به هدفشان برسند .حتی اگر ان هدف رسیدن به یک ادرس باشد.در این زمان تنها خواسته مرد این است که همسرش سکوت اختیار کند و به جای انتقاد یا راهنمائی تلاش او را بپذیرد.مرد زمانی در روش خود تجدید نظر میکند که بداند به او نه به عنوان یک مسئله بلکه به عنون کسی که می تواند مسئله موجود را حل کند نگاه می کنند