امروز ششم آذر ماه سال 88 میباشد و ما بعد از 36 روز نبرد در آموزشگاه رزم مقدماتی شهید هاشمی نژاد به مرخصی آمده ایم.
آن سرداری با چشمان باریک، آن جنگجویی در دشتهای تاریک، آن جانشین خلف هوسانگ نیانگ و لین چان، آن رهرو راه جنگجویان کوهستان، آن یادگار اوشین و یانگوم جان، یادآور داداش کایکو و زُمبه و سایو جان، آن رقیب برادر تسو در عشق به سوسانو، آن مُراد عبدالقدیرخان رئیس موپالمو، آن پایه گذار مکاتب فروید و یونگ، پیرما عالیجناب جومونگ (رضی اله به وصاله به السوسانو).
ادامه مطلب ...روزی در جمهوری دموکراتیک آلمان سابق یک کارگر آلمانی کاری در سیبری پیدا می کند.
او که می دانست سانسورچی ها همه نامه ها را می خوانند، به دوستان اش می گوید «بیایید یک رمز تعیین کنیم
ادامه مطلب ...در یک سحرگاه سرد ماه ژانویه، مردی وارد ایستگاه متروی واشینگتن دی سی شد و شروع به نواختن ویولون کرد.
این مرد در عرض ۴۵ دقیقه، شش قطعه از بهترین قطعات باخ را نواخت. از آنجا که شلوغ ترین ساعات صبح بود، هزاران نفر برای رفتن به سر کارها یشان به سمت مترو هجوم آورده بودند.
صحنه ی اول – نقشه ی حمله ی بویو به ایران
امپراطور : شنیدم توی ایران نفت وجود داره ؟
وزیر اعظم : بله قربان درست به عرضتون رسوندند.