هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

برای دوست کوچولوی من

تو را هیچگاه نمی توانم از زندگی ام پاک کنم چون تو پاک هستی می توانم تو را خط خطی کنم که آن وقت در زندان خط هایم برای همیشه ماندگار میشوی و وقتی که نیستی بی رنگی روزهایم را با مداد رنگی های یادت رنگ می زنم

---------------------------------------------

مرا بشناس ای با من غریبه،من اهل کوچه دلتنگی هستم کمی پایین تر از کوچه احساس،کنار جاده یکرنگی هستم مرا بشناس و با من همدم شو،برایم زندگی بی تو عذابه دو راهی در کمین ماست،اری،طریق زندگی بر پیچ و تابه مرا این سان که هستم ای غریبه بیا بشناس و با من اشنا شو من از جنس سکوت یک بلورم،مرا بشناس یا بشکن و رها شو مرا بشناس تا در قلب غربت،میان سینه صحرا نمیرم مرا بشناس تا تنها نمانم،مرا بشناس تا تنها نمیرم

--------------------------------------------

زن ، گونه ی رنگ شده ی شفتالو

 مرد ، دیوار فور ریخته ی باغ

 رهگذران ، بی مرام بی مرام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد