تو را هیچگاه نمی توانم از زندگی ام پاک کنم چون تو پاک هستی می توانم تو را خط خطی کنم که آن وقت در زندان خط هایم برای همیشه ماندگار میشوی و وقتی که نیستی بی رنگی روزهایم را با مداد رنگی های یادت رنگ می زنم
---------------------------------------------
مرا بشناس ای با من غریبه،من اهل کوچه دلتنگی هستم کمی پایین تر از کوچه احساس،کنار جاده یکرنگی هستم مرا بشناس و با من همدم شو،برایم زندگی بی تو عذابه دو راهی در کمین ماست،اری،طریق زندگی بر پیچ و تابه مرا این سان که هستم ای غریبه بیا بشناس و با من اشنا شو من از جنس سکوت یک بلورم،مرا بشناس یا بشکن و رها شو مرا بشناس تا در قلب غربت،میان سینه صحرا نمیرم مرا بشناس تا تنها نمانم،مرا بشناس تا تنها نمیرم
--------------------------------------------
زن ، گونه ی رنگ شده ی شفتالو
مرد ، دیوار فور ریخته ی باغ
رهگذران ، بی مرام بی مرام