هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

می رسد روزی

می رسد روزی که فریاد وفا را سر کنی

 می رسد روزی که احساس مرا باور کنی

 می رسد روزی که نادم باشی از رفتار خود

 خاطرات رفته ام را مو به مو از بر کنی

 می رسد روزی که تنها ماند از من یادگار

 نامه هایی را که با دریای اشکت تر می کنی

 می رسد روزی که تنها در مسیر بی کسی

 بوته های وحشی گل را ز غم پر پر کنی

 می رسد روزی که صبرت سر شود در پای من

 آن زمان احساس امروز مرا باور کنی

نظرات 1 + ارسال نظر
آیدا پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:53 ب.ظ http://ayda16.blogaky.com

حالا اگرم یه همچین روزی بیاد به چه دردی میخوره . که بفهمه چی کار کرده؟ اگر نفهمه چی میشه؟ هیچی ! هیچی نمیشه. پس نفهمه بهتره. بهتره بذاریم راهت زندگیشونو بکنن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد