بعد از مرگم به گورم بیا مبادا از گورستان خلوت وحشت کنی ٬ زیرا در انجا قلب ارام خفته
مبادا اشک بریزی زیزا چشمان من همرا با تو اشک خواهد ریخت
هرگاه شمعی را در حال سوختن دیدی مرابه یاد بیاور
هرگاه ترانه غم انگیزی شنیدی انرا به یاد من زمزمه کن
زیرا هرجا که باشی به یاد تو خواهم بود.
گفتی که یادم را بسپار به گورستان فراموشی ها
ولی نگفتی چگونه فراموش کنم آن گورستان را