هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

سلام

سلام

تو از کی تا حالا اونجایی ؟

پس چرا من نمیدیدمت؟ من فقط تا حالا خودم رو اون تو میدیدم. تا حالا فقط به خودم نگاه میکردم. سرم شلوغ بود آخه. میدونی که .....

میبینی ٬ حالا فقط من موندم و تو. دیگه هیچکس نیست که باهاش بشه حرف زد. فقط من و تو و خدا ... هیچ کس نیست که حرف من رو بفهمه .. یا بهتر بگم من نمی تونم جوری حرف بزنم که بقیه بفهمند. شاید هم .... آخه نمیدونم چی شده همه گوشاشون رو گرفتن دارن داد میزنن ... همه فقط میخوان صدای خودشون رو بشنوند ... چرا یکی حرف من رو گوش نمیده ؟ 

حالا میفهمی من این مدت چی میکشیدم .

میخوام بهت دست بزنم ........ چقدر دستت سرده ..... راستی تو وقتی من اینجا نمیام کجا میری ؟ ... مگه تو هم توی خونه آینه داری ؟

میگم بیا از این به بعد با هم دوست باشیم.... چون من هیچ کسی رو ندارم که حرفام رو بهش بزنم. دارم منفجر میشم . میشه لطفا طبق معمول ساکت رو به روم بشینی و بهم نگاه کنی تا من حرفام رو بزنم ؟ .... مرسی. قول میدم زیاد مزاحمت نشم . فقط وقتای بیکاریت که میای جلوی آینه من هم میام با هم یککم حرف بزنیم. اینجوری برای جفتمون خوبه. میتونیم یککم آروم بشیم.

خیلی عالیه ٬‌ یکی حاضر شد به حرفام گوش بده بدون اینکه برداشت منفی بکنه.

خوشحالم

نظرات 2 + ارسال نظر
شاپرک چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:58 ق.ظ

از آیینه بپرس نام نجات دهنده ات را

نگار شنبه 21 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:10 ب.ظ

آخییییییی ! چقد مطلبت ناز بود.حال کردم.بازم به وبلاگت سر می زنم و به بقیه معرفیش می کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد