چه رسمی داری ای دوره زمونه
که هر روزت یه جا عاشق کشونه
هزاران سال که میجنگه آدم
نمی دونه گرفتار جنونه
یکی با فرق زخمی توی محراب
یکی غرق به خون لب تشنه آب
همیشه عاشق از جونش گذشته
که عشق آسان نبوداز روز اول
هنوزم کار دنیاقیل و قاله
هنوزم صلح آدمها محاله
هنوز آدم نمیشناسه خدا رو
هنوزم قلب عاشق پایماله