هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

برای دوست کوچولوی من

 دریا را در آغوشت می تکانم تا دریا باشی
 راز دل به دریا گفتن بهتر از نگاه غمگینی است که نمیتواند دهانت را مست کند،
  تا صدایم کنی, چشمهایم رامی بندم و به رسم باد  
  در گیسوانت می وزم تا خلوت تو را منتشر کنم.
 
   " شاید همین   شاهکار من باشد" 

وصیت

وقتی من مردم نمی خواد برام گریه کنی ، بگی عجب آدم خوبی بود . افسوس که رفت .

اگه دوست نداشتی سر قبرمم نیا من ناراحت نمی شم ، زندگی ماشینی همینه ، وقت کمه همیشه" وقت کمه" ، من می تونم درکت کنم .

لباس سیاهم نپوش بهت نمیاد ، دیگرانم هر چی می خوان بگن " بزار بگن ". مهم نیست . بزار وقتی نیستم حداقل راحت باشی .

گریه زاریم نکن ، اون موقع بهتر از هر وقت دیگه ایی می فهمم

 کی داره" دروغ" میگه ، کی" راست" . فکر نکن زیر خاکم ، اون

موقع همه جا هستم ، همه جا....

تو مراسمم هم نیا اگه دوست نداری . اینجوری بهتره ، بهتر از اینه که بیای ولی فکرت "جای دیگه ایی" باشه

البته اگه اومدی قدمت رو چشم

حتما وصیت می کنم روضه خون خیلی کم بخونه تا حو صلت سر نره .

 میدم همه خرما ها رو هسته بگیرن و روش پودرنارگیل بپاشن . یا

نه می خوای بگم یکی در میون سینی ها " یکی با پودر یکی بی پودر

 باشه" . چایی هم می گم حتما تو لیوان" یکبار مصرف" بدن که بهداشتی باشه.

وقتی رفتم " فراموشم " کن واسه همیشه ، انگار هیچ وقت نبودم.

وقتی مردم اما یک " وصیت " دارم برات

تو مثل من نمیر ....

تو مثل من نباش ...

دروغ نگو....

خیانت نکن ....

حقه بازیم در نیار ...

وقتی مردی مثل من می شی !

آزاد می شی ، آزاد....

دیگه نه از" عشق" خبری هست .

نه از غم .

نه از پول .

نه قسط بانک .

نه خونه اجاره ایی .....

دیگه حتی مریضم نمیشی که کسی نیاد عیادتت .

دیگه غصه هم نداری که بری یه گوشه زانو هاتو از تنهایی بغل کنی.

سردتم نمی شه .

بی پولم نمی شی که وقتی یک فقیر دیدی تو خیابون" اشک " تویه چشات جم شه.

دیگه عاشق کسی نمیشی که عاشقت نباشه

دیگه به کسی راست نمی گی که بهت دروغ بگه ، یا دروغ بگی که راست بشنوی .

دیگه دلتم برا کسی تنگ نمی شه .

چیه ناراحت شدی؟

باز یاد غمات افتادی ؟

یا شاید گناهات؟

یا دلایی که شکستی ؟

یا....

تو پیچهای تند پیروزی مراقب لباسشویی باش

 مسیر برای رسیدن به ظفر و پیروزی، این روزها کاری صعب است که یحتمل پیر طریق می‌طلبد و سالک هوشیار؛ که حواس‌ش به لوازم خانه‌اش باشد. به خصوص ماشینی که به لحاظ ساختاری شباهت زیادی به سانتریفیوژ دارد و قرار است بعد‌ها لباس کثیف آدم را بشورد... فی الحال کمر سالکی که زیر بار مخارج اقتصادی شکست، هیچ‌گاه رنگ ترمیم به خود نخواهد دید! چه رسد به طعم شیرین پیروزی! و البته آورده‌اند در طی طریق سالکان رنج دیده که:

ای عشق! ما با تو از وادی جاودان هم گذشتیم    .....    از شیر غران و از اژدهای دمان هم گذشتیم
نام ترا باطل السحر هر خدعه کردیم و وآن‌گاه    .....    تنها نه از هفت‌خوان، بلکه هفتاد خوان هم گذشتیم
اول شکستیم با هم طلسم همه دیوها را    .....    و آن‌گه از قلعه‌ی سنگ‌باران‌شان هم گذشتیم
طی مکان با تو کاری نه صعب است ای عشق! حتی    .....    ما با تو زآن‌سوی دروازه‌های زمان هم گذشتیم

اما نقدا در ابیات ماضی از برای تعبیر " اژدهای دمان" و "هفتاد خوان" عبارت مانوس شده‌ی انرژی هسته‌ای را بخوانید تا در ظفر‌های آتی ببینیم خدا و دولت‌مردان چه میخواهند....
خدایا! به برکت این اورانیوم متبرک شده به آستان امام هشتم، این قلیل غنی سازی را آخرین غنی سازی ما قرار مده!
یا حق!


دیشب خط زیبای تو زیر سر من بود
تصویر تو همخوابه و همبستر من بود
بر عکس تو کز روی سرم گرفتی
خط تو وعکس تو به زیر سر من بود
گفتم که مگر روی تو در خواب ببینم
دور از تو مگر خواب به چشم تر من بود ؟
یاران همه خفتندو من از فکر تو بیدار
کامشب همه شب روی تو در منظر من بود

ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت
این یوغ گران بندگی ما را کشت
ای مرگ بیا که این سرای فانی
با ناز و ادا به سادگی ما را کشت