هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

زید

یک رفیق دارم که اسمش معین هست !  همیشه یه سوال می پرسه ، اونم اینه که این زید چیه که شمایزدی ها اینقدر استفاده می کنین!!!!
حالا من نمی دونم بقیه جاها از این واژه یا به عبارت ساده تر ، گل واژه استفاده می کنن یا نه ؟!! ولی تو یزد که خیلی کاربرد داره !! اصلا زبون شیرین یزدی بدون این واژه لنگ می زنه !!! حالا میریم که داشته باشیم چند تا از کاربرداش رو:

*** یکی از جاهایی که زید به کار برده می شه ، تو خیابونه !

 اون دختره ای که نه با تاکسی می ره ، نه با اتوبوس شهرداری ، وای میسته منتظر هر بی ام و بیکاری ! مسلما زیده ! ؛

  اون دختره ای هم که صبح ها از خواب پا می شه ، جلو آینه میخ می شه ! بی پدر اینقدر آرایش می کنه که باعث می شه  سیخ بشه ! اونم بطور خیلی واضحی گویا زید می باشد !!

 اون دختره ای که ابرو میندازه بالا بالا ،ولی من که می دونم سرش شلوغه حالا ، اونم زیده !

 اون دختره هم که 24 ساعت خدا ،جلو کیوسک تلفن عمومیه به مرگ خودم زیده !

 اون دختر چادری هم که به هر چشمکی می خنده ، اونم زیده !

 ضمنا دختر همسایمون هم زیده !

*** یکی دیگه از جاهایی که از کلمۀ زید استفاده می شه دانشگاهه ( البته تو موسسه آموزش عالی کاربردش بیشتره ) ؛

 اون دختره ای که ترم اول مثل امّل ها لباس می پوشید ولی حالا شده آنجلینا جولی ، قریب به یقین زیده !

 اون دختره که وقتی میاد دانشگاه از عروسی پسر خالش بیشتر آرایش کرده مجدّدا زیده !

 اون دختره که همش جلو آینه تو دستشویی  ، داره میک آپ می کنه زیده !

 اون دختره که همش داره با حل ّ تمرین ها لاس می زنه ، شک نکنید ، زیده !

 اون دختره ای که از قصد یه ربع دیر کلاس میاد که همه ببیننش و بعدشم یه عشوۀ سگی برا استاد میاد مطلقا زیده !

 اون دختره که می گه ما مثل خواهر ، برادریم و بعدش هزار تا کار ناروا می کنه ، خر خودشه ، اونم زیده !

 اون دختره که تو اورکات عکس سر و نشیمن گاه ، عریانشو انداخته و ککش هم نمی گزه ، بد جوری زیده !

 اون دختر چادری هم که تو سایت با 742 نفر همزمان چت می کنه ، متاسفانه زیده !

 راستی اون دختره که تو  پارک هم دیدیمش ، خدا شاهده ، زیده !

 ( این قصّه سر دراز دارد.....)

*** یکی دیگه از اون جاهایی که زید کاربرد داره ریال مادریده !

 شمارۀ پنجش که کل هم هست ، زیده !

دوست .....

یه شب خانم خونه به خونه بر نمیگرده و تا صبح پیداش نمیشه! صبح بر میگرده خونه و به شوهرش میگه که دیشب مجبور شده خونه یکی از دوستهای صمیمیش (مونث) بمونه. شوهر بر میداره به ۲۰ تا از صمیمی‌ترین دوستهای زنش زنگ میزنه ولی هیچکدومشون حرف خانم خونه رو تایید نمیکنن!

یه شب آقای خونه تا صبح برنمیگرده . صبح وقتی میاد به زنش میگه که دیشب مجبور شده خونه یکی از دوستهای صمیمیش (مذکر) بمونه. خانم خونه بر میداره به ۲۰ تا از صمیمی‌ترین دوستهای شوهرش زنگ میزنه. ۱۵ تاشون تایید میکنن که آقا تمام شب رو خونه اونا مونده!! ۵ تای دیگه حتی میگن که آقا هنوزم خونه اونا پیش اوناست!!

نتیجهء اخلاقی: مردها همیشه دوستهای بهتری هستند!

عشق....

این بار هم نیرنگ کردی .

یک روز سرد پاییز آمدی .

دستم فریب دستهایت را خورد ....

شطرنج

گفتی زندگی مثل یک بازی شطرنج است .

حالا هم اینقدر جدی و مصمم بازی مکن.

من خیلی ساده تر از اینها مات میشوم ...

من ...

گاهی شعاع دایره آن قدر بزرگ میشود که

گمان میکنیم که درمسیری مستقیم به جلو میرویم .

غافل از اینکه به نقطه اول خواهیم رسید

خیلی دیر ...

و مدام گله میکنیم از دور خود پیچیدن

و نمیدانیم که این پیچش پلکان های مارپیچی است

که مارا به بالا میبرد....