هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

هر وقت که بارون میزنه تورو کنارم میبینم

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کن

از یه راه‌پله‌ی دیگه اومدم پایین و یه «دهنِتو...»‌ی دیگه رو دیوار دیدم. سعی کردم با دست پاکش کنم، ولی این‌یکی رو با چاقویی چیزی رو دیوار کنده بودن. پاک نمی‌شد. به‌هرحال فایده‌ای هم نداشت. اگه آدم یه‌میلیون سالَم وقت داشته باشه، نمی‌تونه حتّا نصفِ «دهنِتو...»های دنیا رو پاک کنه.

ناتور دشت/ جی. دی. سلینجر/ محمد نجفی

غربت

قسمت بدِ برگشتن به خونه اینه که وقتی برگشتی ببینی نیمی از آدمها دلشون برات تنگ نشده...
بدترین قسمتش اینه که ممکنه بفهمی نصفه دیگه اصلا متوجه نبودنت نشدن!

روزی هدفمند

- خدایا، میگن روزی رسونی... یه دختر خوب قسمتم کن دیگه

- روزیت پرداخت شده عزیزم، ولی فعلاً قابل برداشت نیست

کوچه ملی ...



هنوز عکسه فردین به دیوارشه

هنوز پرسه تو لاله زار کارشه

 

تو رؤیاش هنوزم بلیط می خره

می گه این چهارشنبه رو می بره

ادامه مطلب ...

رویا ها



رویاهات رو از دست نده

واسه اینکه اگه رویاهات از دست برن

زندگی عین بیابون برهوتی می شه

که برفا توش یخ زده باشن

 

رویاهات رو از دست نده

واسه اینکه اگه رویاهات بمیرن

زندگی عین بال بریده ی یک مرغ میشه

که مگه پرواز  رو به خواب ببینه