-
احساس
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1385 14:53
عشق شاید این نیست! شاید من تعریفی برای عشق ندارم! ولی میدونم حس دوستیم نسبت به تو، اونقدر ملایم در من نفوذ می کنه که گاهی حضورش فراموشم شده. من هم نمی دونم چقدر نزدیک به هم میتونیم زندگی کنیم. ولی می دونم یکی از بهترین دوستهای منی و این حس، منو گرم میکنه، گرم و پر از احساس آرامش... ************** دوستت دارم دوست...
-
روز خوب
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1385 14:40
وقتی پرم از حرف و از ترس... نمی دونم از چی میترسم! از دیوانه شدن دوباره؟ از باختن دوباره زندگیم؟ چرا من اینقدر ترسو شدم؟ من اینجوری نبودم، یادمه، من ترسو نبودم. ولی دیوانه چرا... تا دلت بخواهد! حالا چی؟ نمیدونم! واقعا نمیدونم در چه مرزی از جنون و ترس قرار گرفتم! آره خب! من تصویر واضحی از خودم ندارم. اینو که صد در صد...
-
حرف دل
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1385 14:30
هر کسی تو زندگیش یه جایی، یه تصمیم جدی می گیره برای اینکه شرایط زندگیشو ثابت کنه و باقی عمرشو روی همون پایه بنا کنه. حس می کنم من هم با توجه به شرایط کلی زندگیم، وقتشه که این چنین تصمیمی بگیرم. من نمی دونم عشق چیه، ولی همین قدر می دونم که تو نمی ذاری من زندگیمو خراب کنم. نمی ذاری مواظب خودم نباشم و هدر برم. می دونم...
-
روانشناسی امضا
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1385 14:15
1- کسانی که به طرف عقربه های ساعت امضاء می کنند ،انسانهای منطقی هستند . 2- کسانی که بر عکس عقربه های ساعت امضاء می کنند ،دیر منطق را قبول می کنند و معمولاً غیر منطقی هستند . 3- کسانی که از خطوط عمودی استفاده می کنند لجاجت و پافشاری در امور دارند . 4- کسانی که از خطوط افقی استفاده می کنند انسانهای منظمی هستند . 5-...
-
برای دوست کوچولوی من
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1385 17:41
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی ... مطمئن باش و برو ضربهات کاری بود ... دل من سخت شکست ... و چه زشت به من و سادگیام خندیدی ... به من و عشقی پاک که پر از یاد تو بود ... و خیالم میگفت تا ابد مال تو بود ... تو برو، برو تا راحتتر تکههای دل خود را آرام سر هم بند زنم ...
-
مجرم
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1385 01:14
دلم گرفت تو جاده های تبعید تشنه سایه توی قلب خورشید جاده پر از تگرگ و خیس بارون میزنه شب به لختی خیابون پرسه باد تو گوچه های پاییز کوچه بارون زده غم انگیز با رفتنت تموم شده ترانه نفرین شده حرفای غاشقانه گریه ابر تو شبهای حق حق زخمی شده بال پر شقایق قلب ستاره پ اضطرابه چشم خیسه و غرق آبه جون میکنه ستاره از سیاهی مهتاب...
-
لعنتی ....
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1385 01:06
لعنتی یه آدم چقدر میتونه از خود راضی باشه؟ به من میگه من باهات کار دارم اما تو زنگ بزن! خدایا دیگه خسته شدم همه فقط ادعاشون میشه اما وقت عمل که میشه میبینی به اندازه ی پشیزی برات احترام قائل نیستن موقعی که مشکلی دارن تو براشون مثل برادری!! اما وقتی همه چیز بر وفق مراده اصلا تو وجود نداری خدایا چرا من اینجوریم؟ چرا...
-
دلتنگی
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1385 00:55
آرزوم بود با وجودم مثل روحم آشناشه واسه فریاد غرورم بال پرواز صداشه چی شده اون همه احساس اینو هرگز نمیدونم دیگه بسمه شکستن نمیخوام عاشق بمونم گم شدم تو شب چشماش بلکه عاشقم بدونه واسه سر سپردگیهاش دیگه دنیا هم بدونه اما امروز یه غریبه س که فقط به من میخنده دل رو دیوونه میدونه در رو دیوونه میبنده چی شده اون همه احساس...
-
طریقه مخ زنی ۳
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1385 20:20
مخ زنی دختران(مخصوص پسران) : مرحله اول : آدم های زرنگی هستید و نمی خواید وقت خودتون رو با دختر هایی که باید مدت ها روشون کار کنید و خرجشون کنید و ... تلف کنید . آسون ترین کاربرای پیدا کردن این دختره ها استفاده از نگاهه. تو هر جایی که هستید حواستون به دخترهایی که تو چشمتون نگاه می کنن باشه. در مرحله ی یک شما دنباله یه...
-
این داستان رو بخونید
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1385 20:03
این داستان رو بخونید.والله این عین واقیعته...فقط از زبان داستانی و کمی طنز بیان شده. آهو خیلی خوشگل بود . یک روز یک پری سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داری شوهرت چه جور موجودی باشه؟ آهو گفت: یه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش.پری آرزوی آهو رو برآورده کرد و آهو با یک الاغ ازدواج کرد. شش ماه بعد آهو و الاغ برای طلاق سراغ...
-
طریقه مخ زنی ۲
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1385 19:57
اما بریم سر ادامه ی بحث خودمون که فک می کنم از مهمترین این قضایاییه که ما تا حالا گفتیم و سعی کنید خیلی رو این قضیه کار کنید . همه ی آدما باید با هم ارتباط برقرار کنن . بیش از 85% عزیزانی که ارتباط برقرار نمی کنن ، از صحبت کردن می ترسن . از این که به چشم های طرف نگاه کنن و حرف بزنن می ترسن . اینا معمولاً تو کار های...
-
طریقه مخ زنی
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1385 19:54
امروز می خوام چگونگی مُخ زدن را به شما آموزش بدهم تا شما زودتر به دختری که دل بسته اید برسید. البته مُخ زدن راههای فراوان و پُر پیچ و خمی دارد که بنده در این زمینه کتابی در دست چاپ دارم. من یکی از این راهها که بارها تست شده است به شما آموزش می دهم. این روشی که به شما یاد می دهم از 3 مرحله تشکیل شده است. که تک تک توضیح...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1385 19:47
******************** دوستت دارم ٬ دوست کوچولوی من
-
روزگار غریبی است نازنین
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1385 11:01
بعضی از پسرها موهایشان را بلند میکنند! بعضی از دخترها موهایشان را پسرانه کوتاه میکنند! درخیابان: دختر:جـــــــــووون! جیگرتــــــــــــــــو! پسر: ایییییییییییش! گمشو! دختر: شماره بدم زنگ میزنی؟! پسر: واه واه ! مگه خودت برادر و پدر نداری! واسه چی مزاحم پسر مردم میشی! در مراسم خواستگاری: دختر: ببینین یکی از شرایط...
-
زن و مرد
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1385 10:48
مرد از زن که به شدت احساس زیبایی میکرد، پرسید: ـ ببخشید، شما «شارون استون» نیستین؟ زن با عشوه گفت: نه ... ولی. و پیش از آنکه ادامه بدهد، مرد گفت: بله، فکر میکردم. چون... زن حرفش را برید، ولی همه میگن خیلی شبیهشم. اینطور نیست؟ مرد قاطع گفت: نه، همه اشتباه میکنن. به خاطر اینکه «شارون استون»، زن خوشگلیه، ولی شما...
-
دختر خونه آوردن
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1385 10:42
مواد لازم برای دختر خونه آوردن در ایران: 1- سوژه:حد اقل یک عدد (ترجیحاْ باحال) 2- تیپ: به مقدار لازم 3- پول: هوار تومن 4- ماشین: یک عدد (ترجیحاْ پیکان نباشد، چون در اون صورت مجبورین خانومو برسونین منزل کرایتونم بگیرید) 5- خونه مجردی یا خالی: یک عدد... (ترجیحاْ بدون همسایه سیریش) طرز استفاده: دختر را به خانه آورده...
-
طرز تهیه دختر رشتی
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1385 10:38
مواد لازم : 1- رشت: به مقدار کافی! 2- دختر: 1عدد رشتی! 3- پسر: 1 عدد بچه مثبت! 4- تیپ: 2 قاشق غذاخوری! آقاهای خیابون گرد، دقت داشته باشند که تهیه ایننوع غذاها شامل وقت و هزینه نسبتا زیادی میباشد بنابراین باید یه مقداری حوصله به خرج بدن چون که این کار، کار سنگینی است و نیازمند یه مقداری تبحر و تجربه هم میباشد. البته...
-
انواع برخوردهای اجتماعی بین دختر و پسر
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1385 10:34
برخوردهای مبتنی بر شناخت و احترام: یا به عبارتی رفتار بچه مثبت وارانه! در اینگونه برخوردها طرفین کمیتا قسمتی عاقلند، فهم دارند، شعور دارند و الکی قوه خیال خود را به کار نمیبرند. از پدر و مادرشان اصول محرم و نامحرم را یاد گرفتهاند. راحت! مثل آدم زندگیشان را میکنند. سلام علیکشان را دارند، سر وقت هم پدر و مادرشان...
-
قانون جزوه
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1385 10:28
قانون جزوه موجودات روی زمین (در اینجا منظور دانشجویان است) به دو دسته اصلی تقسیم میشوند. دسته اول: یعنی افرادی که جزوه می نویسند، به دو مجموعه پسر و دختر تقسیم میشوند. اگر پسر باشند به 3 گروه تقسیم میشوند: گروه 1: افرادی درسخوان (ظریفی میگفت: طیف ارزشی جامعه!) که جزوه را برای خود و رضای خدا مینویسند. تا در مطالعات...
-
انواع جوات ٬ برگرفته از وبلاگ ستاره های نقره ای
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1385 10:15
انواع جوات جوات تهویه جوات تهویهها بنا به شرائط جغرافیائی و اکو سیستم محیط به گونهای غیر طبیعی سازگاری پیدا کردهاند. با توجه به نداشتن کولر در پیکان و هوای گرم تابستان جوات تهویهها بصورت ژنتیکی دچار جهش در ژن کنترلی دست چپ شده و بر خلاف سایر انسانها که در هنگام رانندگی دستشان داخل ماشین است جوات تهوی ها دستشان یک...
-
داستان قسمت سوم
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1385 23:25
خلاصه اون روز که با هم رفتیم پیش فرشید؛فرشید زنگ زده بود به انوش که آره hasti هم با نسترن داره میاد اینجا؛ انوش هم مثل اینکه بهش گفته بود سه تایی بیاین اینجا شرکت؛ و هر سه تایی رفتیم شرکت پیش انوش ؛پایین خیابون ولیعصر؛پایین تر از میدون ونک ؛فکر کنم اسمش مطهری بود؛من اونجا ها رو بلد نبودم . رسیدیم؛ یه ۵ دقیقه ای منتظر...
-
این آهنگو اگه دانلود نکنی از کفت رفته
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1385 17:54
دانلود آهنگ اشک با صدای شاهرخ سالار
-
داستان قسمت دوم
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1385 17:45
دلم براش خیلی تنگ شده؛ یه دو ؛سه هفته ای می شه که ندیدمش.خیلی سخته ولی عادت میکنم ؛می دونم که می تونم .... تیکهء خودشه: دلم برات شده قد یه نقطه ؛هر وقت دو ؛سه روز همدیگه رو نمی دیدیم؛ این جمله رو برام off line می زد ..... دلم براش شده قد یه نقطه ...... می دونین من نوشتن این وبلاگ رو ۲؛۳ روز بعد از جدایی با اون شروع...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1385 17:39
امروز از اون روزاست که آدم دلش خیلی میگیره . هوا از تا حلا ابری شده . نه بارون میاد نه باد میاد که ابرا برن . حسابی هم گرمه . خلاصه از اون هواهایی که آدم از نفس کشیدن خسته میشه. از ساعت ۱۲ تا ۴ بعد از ظهر کلاس داشتم . موقع برگشتن اینقدر حالم گرفته بود که نگو . جدایی از تو برام خیلی سخته . خودت که میدونی . به خودت هم...
-
داستان
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1385 17:21
امروز می خوام گذاشتن یه داستانی رو شروع کنم که تابستون سال پیش تو یه وبلاگ خوندم و البته یه کمی هم روش کار کردم . اگه قشنگ بود نظر بدین تا باقیش رو هم بذارم. سلام ..... مثل تو این فیلم ها همه چی از یه نگاه شروع شد.خیلی الکی؛خیلی تصادفی؛مثل همه اتقاق های زندگی من .... این موضوع تقریبا مال یکسال و نیم؛ دو سال پیشه.یکی...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1385 10:12
امروز دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون گفتم حالا یا تو بیا یا منو پیشت برسون ********************************************************** خیلی دلم گرفته ٫ البته از اینکه تنها باشم ناراحت نیستم ٫ خیلی هم خوبه ٫ یعنی به آزادیش می ارزه . ********************************************************** خیلی دوستت دارم ٫ دوست کوچولوی...
-
برای آزمایش (بر گرفته از یه بلاگ که اسمش متاسفانه یادم نیست)
شنبه 26 فروردینماه سال 1385 02:09
ماجرا از یک شب سرد اسفند ماه سال ۱۳۵۴ شروع شد. بالاخره بعد از دو روز زحمت شبانه روزی ,کار تزیین خونه و تدارک تولد تموم شد . درست چند ساعت قبل از جشن. من که حسابی خسته و کثیف شده بودم به امیر پسر داییم که که تولدش بود و این همه زحمت رو به خاطر جشن تولد اون کشیده بودم. گفتم : من میرم خونه . یه دوش میگیرم . لباسام رو عوض...